کد مطلب:298693 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:244

موقعیت زن در روزگار جاهلیت و ارمغان اسلام برای زن


با بررسی وضعیت غیر انسانی زن در محیط تولد حضرت زهرا علیهاالسلام و در مقایسه با احترام و كرامتِ فوق العاده پیامبر صلی اللَّه علیه و آله، به حضرت زهرا علیهاالسلام می توان تولد آن بزرگوار را طلوعی در احیاء شخصیت زن دانست.

خداوند در قرآن كریم، زن را در خلقت و استقلال و اراده مساوی با مرد معرفی كرده است. برای شناخت ارمغان اسلام به زن باید موقعیت وی را در روزگار جاهلیت بررسی نمود.

قبل از ظهور اسلام در جوامع متمدن و غیر متمدن رفتاری غیر انسانی با زن داشته و او را ضعیف و خوار می شمردند، وی را از پیكره اجتماع خارج دانسته و او را به دیده یك شیی ء می نگریستند كه می توان آنها را تنها از شرایط مورد نیاز اجتماع در نظر داشت، مانند مسكنی كه باید بدان پناه برد و یا او را برده ای می شمردند كه باید از كارش بهره برد، رفتارشان با زن بر اساس غالبیت قوی و


مغلوبیت ضعیف بود، [1] و در «تمام احوال با وی همچون صِغار و مجانین تحت ولایت رفتار می باشد». [2] .

اكثر زنان عصر جاهلیت درباره ی زندگی آینده و زناشویی خود كمترین اراده ای از خود نداشتند و كاملاً مقهور تمایلات اولیاء خود بودند، و سرنوشت آنان را مردان رقم می زدند، در روز خواستگاری كه آن را «یَوم الاِملاك» می نامیدند، برای وی صِداقی معین می شد، اما دختر سهمی نمی برد بلكه به رئیس قبیله یا قیم دختر می رسید. [3] برای زن حقی در ارث قائل نبودند و برای تعدد زوجات حّد و مرزی قائل نمی شدند، زیرا مطابق عادات و رسوم عربها برای


آنكه خانواده نیرومند و محترم باشد لازم بود فرزندان متعدد به وجود آورد، و به سادگی ازدواج می كردند و به آسانی آنان را طلاق می دادند و در بسیاری مواقع زن را طلاق نمی دادند و انواع خشونتها و اَعمال غیرانسانی در مورد او مرتكب می شدند. [4] هر گونه عمل منافی عفت و جنایت كه مردان در حق زنان مرتكب می شدند جرم محسوب نمی شد، از جمله سنن دردناك و وحشیانه ای كه در عصر جاهلیت عرب پدید آمده بود زنده به گور كردن دختران بود، كه البته این اقدام هولناك در نزد ملل دیگر نیز رواج داشت. و عربها از این جنایت به عنوان افتخار و اوج غیرت یاد می كردند.

گر چه بعضی متعقدند كه این جنایت در همه قبایل عرب عمومیت نداشته و تنها در قبیله «كَندِه» (یا بعضی از قبایل) بوده است، ولی مسلماً مسئله نادری نیز محسوب نمی شد، و گرنه قرآن كریم با این تأكید و به طور مكرر روی آن صحبت نمی كرد. عامل پیدایش این جنایت عوامل مختلفی بوده است، از جمله عدم ارزش زن به عنوان یك انسان در جامعه جاهلی و رواج تفكرات و اعتقادات خرافی و مسئله فقر شدید كه بر آن جامعه حاكم بوده است كه قرآن نیز، این عامل را ذكر كرده است. دختران در آن روزگار قادر نبودند در تهیه معاش خانواده نقشی ایفاء نمایند و در غارتگری ها شركت نداشتند و در نظر بدوی پسر چراغ خانه را روشن می كند و هم چنین این فكر كه در جنگهای فراوان قبیله ای آن روز ممكن بود دختران به اسارت درآیند و نوامیس آنها به


دست بیگانگان بیفتد و از این راه لكه ی ننگی بر دامنشان بنشیند. [5] .

تا اینكه حق تعالی، پیامبر را مبعوث فرمودند و به وسیله ی قرآن و اسلام به تفكرات جاهلی و تجاوزات نابجای انسانها خاتمه بخشید. و با تعالیم ابدی خود، خط بطلان بر اغلاط بشری كشید، و راههای فضیلت و رستگاری را به او نشان داد.

بطور اساسی، قرآن كریم احیاگر حقوق فطری و طبیعی همه ی انسانها بالاحض «زنان» است. [6] .

«... اسلام در حق زن كاری كرد كه در تاریخ بشریت بی سابقه بود». [7] .

حق تعالی در آیه ی شریفه می فرماید: «ای مردم ما همه ی شما را نخست از یك زن و مرد آفریدیم و آنگاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم، یكدیگر را بشناسید، برگوارترین شما نزد خدا با تقواترین مردم است». [8] .

نزد خداوند عمل مرد و زن یكسان است و بعضی مردم از بعضی دیگر برتری


ندارند، [9] و از زن نیز به عنوان نیمی از پیكره ی اجتماع یاد می شود كه دارای استقلال و اراده و حاكم بر سرنوشت خویش می باشد. و از نظر اسلام مرد و زن هر دو از یك نوعند و فرقی در اصل وسِنخ ندارد و تفاوت بر اساس اَعمال هر یك می باشد و حتی زنی كه متصّف به مراتب ایمان و علم نافع و عقل متین و خُلقی نیكو و شكیبایی كه همه از مظاهر تقوی شمرده باشد ذاتاً بر مردانی كه در این صفات به پایه ی او نمی رسند برتری دارد. [10] .


[1] ر. ك: تعداد زوجات و مقام زن در اسلام، تأليف علامه طباطبايي، انتشارات آزادي، قم، بي تا، ص 6.

[2] اسلام و عقايد آراء بشري يا جاهليت و اسلام، تأليف يحيي نوري، انتشارات مجمع معارف اسلامي، تهران 1357، چاپ هشتم، ص 602. در اين صفحه آمده است: قابل ذكر است، اينگونه رفتار با زنان در عصر جاهليت بيشتر در زندگي اعراب باديه نشين حاكم بود، و زن در نظر اشراف و بزرگان عرب شهرنشين از آزادي و اهميت نسبي برخوردار بود و دختران اشراف و بزرگان مقام بلندي داشتند و همسرانشان را خود برمي گزيدند و اگر رفتار شوهر مورد پسند نبود تركش مي گفتند، حتي اشاره شده است كه زنان را به عنوان داور مي پذيرفتند. و در مالكيت و تصرف در اموال خويش آزاد بودند و به تجارت مي پرداختند چنانچه داستان حصرت محمد صلي اللَّه عليه و آله با اموال خديجه عليهاالسلام مشهور است.

هم چنين جهت اطلاع بيشتر در اين زمينه رجوع شود به: تاريخ يعقوبي، تأليف احمد بن ابي يعقوب، ترجمه محمد ابراهيم آيتي، انتشارات علمي و فرهنگي، 12، چاپ سوم جلد اول ص 238. تاريخ سياسي اسلام، حسن ابراهيم حسن، ترجمه ي ابوالقاسم پاينده، بي نا، بي جا، 1337، چاپ دوم، دوره تك جلدي، ص 35 والعصر الجاهلي، ص 85.

[3] ر. ك: جاهليت و اسلام ص 603.

[4] جهت اطلاع بيشتر از انواع ازدواج ها و نحوه ي طلاق زنان در عصر جاهليت ر. ك: حقوق زن در اسلام و جهان، تأليف علامه يحيي نوري، انتشارات مؤسسه ي مطبوعاتي فراهاني، 1347، چاپ چهارم، صص 41-47.

[5] ر. ك: كشف الاسرار و وعدة الابرار (معروف به تفسير خواجه عبداللَّه انصاري)، به اهتمام اصغر حكمت، انتشارات امير كبير، 1357، جلد پنجم، ص 401، تفسير نمونه، زير نظر ناصر مكارم شيرازي، با همكاري جمعي از نويسندگان، انتشارات دارالكتب اسلاميه، تهران، 1369، چاپ بيست و پنجم، جلد 26، ص 178 و جاهليت و اسلام صص 630- 629.

[6] ر. ك: نظام حقوق زن در اسلام، تأليف مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، 1357، چاپ هشتم، (مقدمه)، ص 26.

[7] سيماي زن در كلام امام خميني (ره)، تهيه و تنظيم: اداره ي كل مراكز و روابط فرهنگي، تهران، 1374، چاپ ششم، ص 31.

[8] قرآن مجيد، سوره حجرات، آيه ي 13، ترجمه ي الهي قمشه اي، (يا اَيُّهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ و اُُْنَّْثي وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائلَ لِتَعارِفُوا اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّه اتقيكُمْ...».

[9] قرآن مجيد، سوره ي آل عمران، آيه ي 195، ترجمه ي الهي قمشه اي، «... مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْْثي بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ».

[10] ر. ك: تعدد زوجات و مقام زن در اسلام، ص 10، نظام حقوق زن در اسلام، (بخش پنجم)، ص 110 به بعد.